اعلامیه دولت درباره اعلام حکومت نظامی در اصفهان
تظاهرات مردم اصفهان تا پاسی از شب برقرار بود و در روز بعد (20مرداد1357) نیز ادامه یافت. مردم برای اطلاع از وقایع و کشتار شب گذشته، در مقابل بیت آیت الله خادمی تجمع کرده، سپس اقدام به تظاهرات کردند، که در این تظاهرات به تعدادی از ساختمانهای دولتی، مشروب فروشیها، سینماها و حزب رستاخیز خسارات کلی وارد آمد. در اثر درگیری مردم با نیروهای انتظامی، تعداد زیای از مردم شهید و مجروح شدند، به طوری که کنترل شهر از دست نیروهای دولتی خارج شد و رژیم اقدام به اعلام حکومت نظامی کرد. با اعلام حکومت نظامی، عوامل رژیم در نقاط مختلف شهر اصفهان مستقر شدند. در اعلامیه دولت درباره اعلام حکومت نظامی در اصفهان آمده بود:
به اطلاع عموم می رساند، شب گذشته عده ای خرابکار که هیچ هدفی جز نابودی و ویرانی ندارند، در شهر اصفهان دست به تظاهرات زدند و شروع به آتش زدن اموال عمومی و مردم کردند، از جمله قسمتی از هتل شاه عباس و یک پمپ بنزین و چند موسسه خصوصی را به آتش کشیدند و درختها را بریدند و شیشه ها را شکستند، به صورتی که بیم آن می رفت تمام شهر را به آشوب و آتش بکشند. به دنبال این حوادث امروز دولت از نظر وظیفه ای که به عهده دارد، به درخواست مقامات محلی، حکومت نظامی در اصفهان اعلام کرد که از خرابکاری و اتلاف اموال مردم و کشت و کشتار جلوگیری شود. جای تاسف است در حالی که کشور ما با گامهای استوار به سوی گسترش آزادیها پیش می رود، مشتی خرابکار فریب خورده که اعمالشان همه مخالف اصول و تعالیم عالیه اسلامی و تنها به سود مقاصد و عناصر ضدملی است، با وحشیگریهایی موجب بر هم زدن نظام اجتماعی و خسارت مالی و جانی می شوند. البته این گونه اعمال وحشیانه ضد ملی و غیر انسانی که در دین مبین اسلام نیز محکوم شده است، کوچکترین خللی در تصمیم دولت در افزایش آزادیهای فردی و گسترش فضای سیاسی کشور وارد نخواهد کرد و به منظور حفظ همین آزادی و امنیت زندگی هموطنان عزیز است که دولت وظیفه خود می داند با کمال قدرت جلو این آشوبگریها را بگیرد. دولت همه اقدامات لازم را برای دستگیری و مجازات قانونی خرابکاران و آشوبگران خواهد کرد و به مشتی فریب خورده بی خبر از اصول انسانی و ملاحظات ملی و دینی اجازه نخواهد داد سلامت کشور را دستخوش وحشیگریهای خود کنند.
خاطرات حجت الاسلام و المسلمین محمدحسن رحیمیان از حکومت نظامی در اصفهان
حجت الاسلام و المسلمین محمدحسن رحیمیان در
خاطرات خود می گوید:
در ایام حکومت نظامی در اصفهان، اعلامیه های تیمسار ناجی، فرماندار حکومت نظامی اصفهان، پی درپی از رادیو اصفهان پخش می شد. در چهارراه های حساس شهر، تانک ها و نفربرها مستقر بودند. کماندوهای مسلح و مجهز، همه جا خودنمایی می کردند. روزها هرگونه اجتماعی، ممنوع بود. شب ها از ساعت مقرر که گاهی عقب و جلو می شد، هرگونه رفت وآمد ممنوع بود و در خیابان ها و معابر، جز نیروهای نظامی و مأموران رژیم کسی دیده نمی شد. تقریباً بعد از ساعت 8 شب، برق قطع می شد و همه جا در تاریکی فرو می رفت. قطع برق، حلقه ای از زنجیره ی اقداماتی بود که کارکنان بخش های مختلف برای اعتراض به رژیم و حمایت از نهضت، انجام می دادند. هم در روز، صحنه خیابان های شهر دیدنی بود و هم در شب؛ لکن شب ها امکان بیرون آمدن نبود.(22)
نوشته دکتر صادق طباطبایی درباره حوادث اصفهان
به نوشته دکتر صادق طباطبایی مردم اصفهان در روزهای پنج شنبه و جمعه 19 و 20 مرداد ماه به راهپیمایی و تظاهرات وسیعی در سطح شهر روی آورند. سرلشکر ناجی فرمان تیراندازی را صادر کرد. عده زیادی کشته و مجروح و تعداد کثیری از تظاهرکنندگان نیز دستگیر شدند. به دلیل نگرانی و بیم از گسترش دامنه تظاهرات، سرلشگر ناجی اعلام حکومت نظامی کرد. به دنبال آن مقررات جهت عبور و مرور از 8 شب تا 6 بامداد و منع اجتماعات بیش از سه نفر اعلام گردید. مهدی فقهی یکی از دوستان ایرانی مقیم دوسلدورف که در آن زمان برای دیدار بستگان خود به اصفهان رفته بود، گفت:
در خیابان مسجد سید، مقابل کوچه بیدآباد در مقابل مغازه ای ایستاده بودم و از مقررات نظامی بی خبر، ناگهان یک ماشین جیپ از مقابل آمد و ترمزی کرد. آن طرف خیابان 4 جوان در حال حرکت بودند. فردی با لباس نظامی پیاده شد و آن چهار نفر را هدف رگبار مسلسل قرار داد و به خاک افکند. من که از این وضع به وحشت افتاده بودم به آن مغازه پناه بردم. مغازه دار به من گفت، این فرد سرلشکر ناجی فرمانده نظامی در اصفهان است. (23)
خاطره علی صیاد شیرازی درباره برقراری حکومت نظامی در اصفهان
علی صیاد شیرازی در
خاطرات خود می گوید:
اصفهان بعداز تهران اولین جایی بود که برای حکومت ایجاد حساسیت کرد. در نتیجه حکومت نظامی درآن برقرار شد. حکومت نظامی معنی اش این بود که با هسته یگان های ارتش می آمدند ودر شهر مستقر می شدند و جلوی تجمع تظاهرات را می گرفتند، چند جلسه ای این کار را کردند ولی دیدند حریف خود نظامی ها نمی شوند چون نظامی ها یک جوری نرمش می کردند، یعنی تمایل نبود در فرماندهان که جلوی مردم را بگیرند و بخواهند دستور تیراندازی بدهند، البته چند فقره استثنایی بوجود آمد که درکل حکومت نظامی تعدادی در سطح اصفهان و نجف آباد به شهادت رسیدند و این تعداد با مقدار زیاد گلوله هایی که شلیک شد و با این همه حکومت نظامی اصلاً قابل قیاس نبود. ناجی هم کسی بود که کورکورانه دستور اجرا می کرد. خشک. حتی خودش می آمد این توپ های خود کششی را که مثل تانک است در خیابانهای اصفهان راه می انداخت و با بلندگو اعلام می کرد که مردم به شما هشدار می دهم به
خانه هایتان بروید من با قاطعیت برخورد می کنم؛ دستور دارم.